سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس بسیار به درس و مباحثه علم بپردازد، آنچه را فرا گرفته از یاد نبرد و آنچه را ندانسته فرا گیرد . [امام علی علیه السلام]
رسم سلوک
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» سرمقاله کتاب نقد شماره 26و 27

بی‌ شک‌ دوست‌ داشتنی‌ترین‌ آفریده‌ی‌ آفریدگار و برترین‌ پدیده‌ی‌ او در روزگار، عقل‌ و خِرَدی‌ است‌ که‌ به‌ آدمیان‌ عطا کرده و به‌ موجب‌ آن، شرافتشان‌ بخشیده‌ است. عقلی‌ که‌ بی‌ آن، آدمی‌ را حیات، شایسته‌ نبوده‌ و قیاسش‌ بر مردگان‌ بایسته‌ است. به‌ سبب‌ آن‌ کسب‌ معرفت‌ کرده‌ و بر پدیده‌ها استدلال‌ کند. در پرتو نورش‌ به‌ خوبی‌ها راه‌ یافته،نیک‌ از بد بازشناسد و از بردن‌ فرمانش، به‌ سعادت‌ سرمدی‌ رهنمون‌ شود؛ولی‌ افسوس‌ و هزار افسوس‌ که‌ قدر این‌ برترین‌ گوهر آدمی‌ دانسته‌ نشد و بی‌ مهری‌ها و بد اقبالی‌های‌ بسیار بر آن‌ روا داشته‌ شد. هر کجا و هر زمان‌ که‌ انسان‌ از آن‌ دور افتاد و فاصله‌ گرفت، از بالندگی‌ و حیات‌ باز ماند و به‌ سکون‌ و نیستی‌ گرایید، سیر قهقرایی‌ آغاز کرد و به‌ جای‌ کمال، نقصان‌ به‌ بار آورد و آن‌جا که‌ به‌ او اقبال‌ کرد و چنگ‌ بر ریسمانش‌ زد، بر اسب‌ تیزپای‌ ترقی‌ سوار شد و به‌ پیش‌ رفت‌ که‌ همانا عقل، ملازم‌ دانش‌ است و ترقی‌ به‌ دانش‌ قوام‌ گیرد و به‌ دانش‌ می‌توان‌ از عقل، بهره‌ گرفت. رستگاری‌ به‌ عقل‌ است‌ و عقل‌     به‌ دانش. دانش‌ به‌ طلب‌ حاصل‌ آید و اندیشه، طلب‌ عقل‌ باشد؛ پس‌ اندیشیدن‌ نشانه‌ی‌ عقل‌ است.

و اما جهل‌ و بی‌خردی، راه‌ بر اندیشه‌ می‌بندد و پدیده‌ی‌ شوم‌ و تلخ‌ تحجر را به‌ بار می‌آورد که‌ آن‌ انسان‌ را از کمال‌ باز داشته، عقب‌ نگاه‌ می‌دارد. تحجر نفوذ ناپذیری‌ ذهن‌ در برابر هرگونه‌ باور منطبق‌ برمعیارهای‌ عقلانی‌ و منطقی‌ است. وقتی‌ که‌ انسان‌ فقط‌ بر باورهای‌ خویش‌ تعصب‌ ورزد و راه‌ بر ورود اندیشه‌ی‌ مخالفش‌ ببندد و حاضر به‌ پذیرش‌ هیچ‌ گزینه‌ی‌ معقول‌ مخالفی‌ نباشد، ذهنی‌ همچون‌ سنگ، سخت‌ و نفوذناپذیر پیدا کرده‌ و به‌ مرض‌ تحجر مبتلا شده‌ است    .

تحجر خصلتی‌ از خصال‌ زشت‌ ذهن‌ و آفتی‌ از آفات‌ نیروی‌ درک‌ آدمی‌ است‌ که‌ در برابر بیداری، روشنایی‌ و حیات‌ ذهن‌ قرار داشته‌ و آدمی‌ را به‌ دشمنی‌ تعقل‌ و اندیشه‌ وا می‌دارد و به‌ تاریکی‌ نادانی‌ فرو می‌برد. متحجر به‌ مخالفت‌ با روشنفکر درست‌ اندیش‌ پرداخته‌ و بر هر باوری‌ غیر از باور خود، مُهر بطلان‌ و کژی‌ می‌زند، پس‌ بستن‌ ذهن‌ براندیشه‌های‌ مخالف‌ و معقول‌ تحجر است، خواه‌ آن‌ اندیشه‌ نو و بی‌سابقه‌ بوده‌ و یا سابقه‌ای‌ طولانی‌ در تاریخ‌ فکر بشر داشته‌ باشد. انسان‌ درست‌ اندیش‌ و آزاده، همیشه‌ در برابر منطق‌ خِرَد، تسلیم‌ است‌ و از پذیرش‌ آن‌ سرباز نمی‌زند. در مواجهه‌ با افکار دیگران، فروتن‌ است و یافته‌ها را به‌ گوش‌ جان‌ می‌شنود و با معیار خِرَد محک‌ می‌زند، سپس‌ بهترین‌ را برمی‌ گزیند و به‌ پیش‌ می‌رود «فبشر عباد الذین‌ یستمعون‌ القول‌ و یتبعون‌ احسنه‌ اولئک‌ الذین‌ هداهم‌ الله‌ و اولئک‌ هم‌ اولوالالباب» (زمر/17و18)

او در قوس‌ صعود کمالات، همیشه‌ سایر است‌ و هرگز توقف‌ نمی‌کند، از جدید و نو، گریزان‌ نیست‌ ولی‌ عقل‌ را میزان‌ پذیرش‌ هر شنیده‌ای‌ قرار می‌دهد، پس‌ هم‌ پیش‌ می‌رود و هم‌ منحرف‌ نمی‌شود .

اما آن‌ که‌ عقل‌ را به‌ کنار نهاده‌ و از سر جهل‌ و تقدس‌ یا بهت‌زدگی‌ و خودباختگی، به‌ اندیشه‌ نپردازد، یا متوقف‌ شده‌ یا به‌ کژی‌ مسیر می‌پیماید و این‌ هر دو مذلت‌ است‌ و بیچارگی. گروهی‌ نمی‌اندیشند چون‌ باب‌ اندیشه‌ را بسته‌ دانسته‌ و تعقل‌ را حرام‌ می‌دانند (اهل‌ حدیث، حنبلیان، ظاهریان، اخباری‌ها و سلفی‌ گرایان) از تکیه‌ بر ظواهر شریعت‌ فراتر نرفته‌ و عقل‌ را در فهم‌ حقیقت، بی‌ مقدار می‌شمرند و گاه‌ در تبرئه‌ی‌ خویش‌ از اتهام‌ معارضت‌ با عقل، شیوه‌ی‌ تعقل‌ را اعم‌ از طرق‌ معمول‌ در فلسفه‌ و علوم‌ دانسته، فهم‌ دین‌ را از برهان، تفکیک‌ می‌کنند. گروهی‌ دیگر نمی‌اندیشند، چون‌ مات‌ و مبهوت‌ دنیای‌ دیگران‌ شده‌ و آرزوی‌ خویش‌ را در مدنیت‌ و پیشرفت‌ دیگران‌ جست‌ و جو می‌کنند. (روشنفکر مآبان‌ و مقلدان‌ دنیای‌ غرب) گویی‌ هر نسخه‌ که‌ طبیبان‌ برای‌ بیماری‌ بپیچند، به‌ حال‌ آنان‌ نیز مفید است، غافل‌ از حالات‌ و شرایط‌ مزاج‌ بیمار و مقدمات‌ لازم‌ درمان. نهضت‌ روشنگری‌ اروپا در برابر معارضت‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ با خِرَد و گرایش‌ آن‌ به‌ خرافه‌ و تکیه‌اش‌ بر سلایق‌ آبای‌ آن‌ پدید آمد؛ حال‌ آن‌که‌ اسلام، عقل‌ را حجتی‌ باطنی‌ در کنار حجج‌ ظاهری‌ پروردگار یعنی‌ انبیأ عظام‌ قرار داده‌ و سعادت‌ را در گرو پیروی‌ از آن‌ دانسته‌ است. باهر خرافه‌ای‌ به‌ ستیز پرداخته‌ و از اعمال‌ سلیقه‌ بازداشته‌ است. کلیسای‌ قرون‌ وسطا منادی‌ دینی‌ نبود که‌ مسیح(ع) مامور به‌ ابلاغ‌ آن‌ بود؛ در حالی‌ که‌ قرآن‌ به‌ دور از هر تحریفی، حقایق‌ معقول‌ ومعارف‌ خرد پسند را بیان‌ می‌کرد، اگرچه‌ در مقام‌ عمل‌ به‌ علل‌ گوناگون‌ (هم‌چون‌ ترک‌ عترت) متروک‌ گشت. آن‌چه‌ خواننده‌ی‌ محترم‌ این‌ شماره‌ پیش‌ روی‌ دارد مقالات‌ و گفت‌ و گوهایی‌ چند در باب‌ مقولات‌ مهمی‌ همچون‌ تحجر، تجدد و روشن‌اندیشی‌ است‌ که‌ مدتی‌ است‌ ذهن‌ جامعه‌ی‌ ما را به‌ خود مشغول‌ داشته‌ و چه‌ بسا سر آغاز نهضت‌ شکوفایی‌ دانش‌ نیز باشد.

خواننده‌ی‌ گرامی! کوشیده‌ایم‌ کالبد تحجر و تجدد را شکافته، به‌ تجزیه‌ و تحلیل‌ ماهیتشان‌ بپردازیم‌ تا از بی‌مهری‌ به‌ عقل‌ و گرفتار آمدن‌ در ورطه‌ی‌ تحجر و تجدد بازداشته، به‌ تفکر و درست‌اندیشی‌ ترغیب‌ سازیم‌ و صد البته‌ آن‌چه‌ بر آن‌ استدلال‌ می‌شود نواندیشی‌ و نوآوری‌ بر محور عقل‌ است.

پس‌ از این، برخود لازم‌ می‌دانم‌ از گمان‌ نیک‌ برادر ارجمند و عزیزم‌ جناب‌ آقای‌ حسن‌ رحیم‌پورازغدی، که‌ سال‌ها علاوه‌ بر ایفای‌ نقش‌ مدیریت، سردبیری‌ کتاب‌ نقد را هم‌ به‌ عهده‌ داشتند، کمال‌ تشکر و امتنان‌ را داشته‌ و از کناره‌گیری‌ ایشان‌ از نقش‌ سردبیری‌ به‌ دلیل‌ کثرت‌ مشاغل‌ و نبود فراغ‌ لازم، ابراز تاسف‌ نمایم، باشد که‌ جامعه‌ی‌ فرهنگی‌ کشور از خدمات‌ ارزنده‌ی‌ ایشان‌ بیش‌ از پیش‌ بهره‌مند گردد. ان‌ شأ الله‌

‌والسلام‌

‌سردبیر

کتاب نقد » بهار و تابستان 1382 - شماره 26 و 27



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » بهمن شریف زاده ( چهارشنبه 84/4/1 :: ساعت 12:0 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

لطفا با مطالعه وارد بحث شوید
انسان شناسی از منظر احمدی نژاد
مناظره با سید عباس نبوی در مورد رویکرد فرهنگی دولت
در مسائل فرهنگی باید به مکتب امام بازگردیم
مظلومیت یا مدیریت؟
گرایش، گریز و ستیز با دین؛ علل و عوامل
رسم سلوک (3)
جذبه کاذب باطن گرایی های مدرن و غنای عرفان اسلامی
تو زنده ای، من مرده (سرچشمه های عرفان در گفتار و کردار پیامبر)
سرمقاله کتاب نقد شماره 40
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 39
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 23763
» درباره من

رسم سلوک
بهمن شریف زاده
این وبلاگ حاوی مقالات، سخنرانی ها و دیگر مطالب علمی حجت الاسلام بهمن شریف زاده است که توسط جمعی از شاگردان ایشان اداره می شود.

» پیوندهای روزانه

صفحه بهمن شریف زاده در پرتال جامع علوم انسانی [25]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
عرفان[5] . فلسفه[4] . رسم سلوک[3] . سیاست و فرهنگ[2] . اخلاق[2] . فرهنگ و سیاست .
» آرشیو مطالب
فلسفه
عرفان

قالب وبلاگ

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
امام خمینی
امام خامنه ای
شهید بهشتی
شهید مطهری
امام موسی صدر
علامه حسن زاده
آیت الله جوادی آملی
آیت الله مصباح یزدی
آیت الله مجتبی تهرانی
سایتهای مراجع عظام تقلید
بنیاد حکمت اسلامی صدرا
پرتال جامع علوم انسانی
پایگاه مجلات تخصصی نور
ریاست جمهوری

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب